توضیحات: رایان دریلر وارد سالن ماساژ می شود و با هدف به اطراف ساختمان می نگرد. یاسمین جائه برای احوالپرسی به گوشه می رود ، سپس می بیند که او یک افسر پلیس است و چهره ای متعجب در چهره اش دارد. او به رایان نزدیک می شود و از او می پرسد اینجا چه کار می کند. ببخشید ... آیا می توانم در کاری به شما کمک کنم ، افسر؟ به نظر نمی رسد که شما برای ماساژ اینجا هستید ، اینطور است؟ او می پرسد. رایان به یاسمن نگاه می کند و می گوید "نه خانم ... شما خانم جائه هستید؟" او با تردید به او نگاه می کند و می پرسد: "به نظر می رسد مشکل چیست ، افسر؟" رایان توضیح می دهد که دخترش گرفتار سرقت از مغازه شده است و اکنون در محوطه حبس شده است. ما سعی کردیم با خانه تماس بگیریم اما پاسخی دریافت نشد. او پیشنهاد کرد که ما در محل کسب و کار شما با شما تماس بگیریم اما خط شلوغ بود. وقتی او از من خواست که ببینم آیا شما اینجا هستید ، عملاً اشک می ریخت. ' یاسمن نگران دخترش است و از اینکه او را با خود نیاورد شوکه شده است. 'دخترت دستگیر شد و دست به سرقت زد. تا زمانی که او متهم نشود یا پول وثیقه جمع آوری نشود ، نمی توانیم او را رها کنیم. ' یاسمن به رایان می گوید دخترش فقط اشتباهی مرتکب شده است و او معمولاً دختر بسیار خوبی است. "آیا نمی توانی فقط یکبار او را رها کنی؟" او دعا می کند افسر توضیح می دهد که نمی تواند به سادگی او را رها کند. یاسمین التماس می کند که اگر می تواند دخترش را رها کند ، می تواند با او صحبت کند و مطمئن شود که دیگر هرگز دزدی نمی کند. رایان سرش را تکان می دهد و می گوید متأسفانه هیچ کاری نمی تواند بکند. در حالی که یاسمین سعی می کند مذاکره کند ، لباس خود را دوباره تنظیم می کند و کمی باز می شود تا لباس زیر زنانه صاف و ابریشمی نمایان شود. رایان سعی می کند رفتار حرفه ای خود را حفظ کند اما واضح است که او شیفته این منظره است. او می گوید: "این به شدت مخالف پروتکل خانم است ، من حتی قرار نیست اینجا باشم." متوجه می شود که او به سینه اش خیره شده است. "من اینجا هستم ، عزیزم" او لبخند می زند و می داند که او را دقیقاً به جایی رسانده است که می خواهد. 'ماساژ چطور؟ شما وقت خود را صرف حفاظت از غیرنظامیان ما می کنید ، شاید من بتوانم برای پسران آبی پوش کاری کنم؟ او می پرسد. "اوه بله ... مثل چی؟" مشکوک می پرسد او می گوید: "اوه ، فقط یک ماساژ ساده ..." 'و در عوض چه می خواهید؟ بگذار حدس بزنم ... می خواهی دخترت را رها کنم؟ ' یاسمن فقط لبخند می زند در حالی که رایان خوب فکر می کند و می گوید: "ابتدا این ماساژ را انجام دهیم ، و خواهیم دید که اوضاع چگونه پیش می رود." یاسمن لبخندی می زند و می گوید "این برای من خوب است ... لطفاً دنبالم کنید." او را به اتاق ماساژ خصوصی هدایت می کند. با سر تکان مثبت می دهد و می پرسد: "پس می خواهی اینجا چه کار کنم؟" او به او نزدیک می شود تا لباسهایش را در بیاورد اما او عقب می کشد و می گوید: "وای." او توضیح می دهد که تحت هیچ شرایطی نمی تواند یک غیرنظامی را به اسلحه خود نزدیک کند ، مخصوصاً اگر آن را با بارگیری نکرده باشد. کمربندش را برمی دارد و با روکش تفنگش را کنار می گذارد. او می گوید: "حالا ، می توانی من را برهنه کنی." او این کار را انجام می دهد و اشاره می کند که او در لباس شخصی خود چقدر قوی و معتبر به نظر می رسد. سپس یاسمن او را به دوش می برد. او شروع به ماساژ دادن او در زیر آب جاری می کند و صحبت های کوچکی در مورد اینکه چقدر باید از تعقیب افراد بد در طول روز خسته باشد ، می کند. او چشمان خود را می بندد و می گوید چقدر خوب است که یک لحظه برای از حالت فشرده شدن خارج شوید. یاسمن دیک خود را گرفته ، شروع به نوازش آن می کند و می گوید: "می دانید ، من تجربه شخصی خود را در مورد حمل سلاح های بارگیری شده دارم ..." رایان کمی کنار می رود و از او می پرسد که آیا این بخشی از ماساژ است؟ او لبخند می زند و به او می گوید که او را در حالی که در حال برهنه شدن بود ، چک می کرد. او می افزاید که هیچکس اینجا جز آنها نیست. او آنچه را که او فقط یک لحظه گفت در نظر می گیرد و اظهار می کند که احساس سکس سکس ویدیو خوبی دارد. به او اجازه می دهد ادامه دهد. پس از مدتی ، او را به سمت تشک نشان می دهد و می گوید آنها آنجا بیشتر سرگرم خواهند شد. در اینجا .... بیایید یک چیز سرگرم کننده را امتحان کنیم 'یاسمن می گوید. دست او را می گیرد و در کاسه می گذارد و از او می خواهد آن را روی سینه اش پخش کند. رایان اظهار می کند که چقدر تکان دهنده است که بچه هایش در دستانش احساس می کنند. او به او اجازه می دهد لحظه ای با آنها بازی کند تا اینکه به او بگوید که او باید به راه خود ادامه دهد. او به او کمک می کند تا بدنش را چرب کند و سپس او در حالی که پشت می کند و آرام می شود ، بدن خود را چرب می کند. او اشاره می کند که او
زنان پورنو برچسب #Hd #حفاری #خواهر #دوست دختر #ساک زدن #سبزه #سکس در آشپزخانه #طبیعی سینه های بزرگ #عزیزم #قشنگه #نفسانی #نوجوانان #هاردکور #واقعیت #کون گنده تماشا کن